سخنرانی داود امینی در مسجد الزهرا(س) خانی آبادنو در 27 دی 92با موضوع: مبارزات ضد استبدادی وضد استعماری فداییان اسلام
مبارزات ضد استبدادی وضد استعماری فداییان اسلام
متن بخشی از سخنرانی داود امینی در مسجد الزهرا(س) خانی آبادنو در سالگرد شهادت فداییان اسلام 27 دی 92
حرکت فداییان اسلام، جنبشی ضد استعماری و ضد استبدادی بود که در بستر زمان و با توجه به شرایط متداوم سلطه استبداد و استعمار در ایران شکل گرفت و توسعه یافت. این جنبش، برای برانداختن همزمان استبداد و استعمار در کشورمان ظهور پیدا کرد. بنابر این علاوه بر اهمیت ضد استبدادی آن، ماهیتی ضد استعماری هم در بطن آن حرکت وجود داشت. نکته مهم این بود که به دلیل نقش استعمار گرانه اش در مبارزه با سلطه انگلیس بر منابع و سرمایه مردم ایران و کشورهای مسلمان منطقه، نوک پیکان این مبارزات ضد استعماری، علیه استعمار انگلیس بر کشورمان شناخته می شد.
اصولا ظهور اندیشه ضد استعماری در کشورمان، به خاطر حوادثی است که در بستر زمان در ایران شکل گرفته است. اندیشه بیگانه ستیزی و جنبش اسلامی در طی قرن ها در این کشور، همراه با تفکرات دینی و اسلامی ایجاد شده و در قالب نهضت جهانی اسلام پیش می رود. این اندیشه در این مسیر، به دلیل نفوذ و استعمار غرب بر کشورمان، به سوی غرب ستیزی و استعمار گریزی گرایش یافته است.
ادامه مطلب
از این روی، حرکت فداییان اسلام را می توان یک نوع جنبش ضد استعماری دانست که از دغدغه آرمان گرایی اسلامی مؤسسین و اعضای آن و اعتقادات بیگانه ستیزی و استقلال طلبی شان شکل گرفته است. دلیل آن هم این بود که در اسلام، استعمار ستیزی یکی از اصول مهم به شمار می آید و می باید با شرایط اجتماعی و سیاسی زمان شناخته شود. این موضوع دینی را نواب صفوی و فداییان اسلام، به خوبی درک کرده بودند. به همین سبب، نقش فداییان اسلام به رهبری نواب صفوی، در نهضت ملی شدن صنعت نفت و جهت گیری ضد استعمار انگلیس برمنابع نفتی کشورمان، بسیار اساسی و برجسته است و از همین منظر قابل بررسی است.
مبارزات اسلامی آرمان گرایانه و ضد استبدادی آنان و اقدامات روشنگرانه شان در راه مبارزه با سلطه اجانب و بیگانگان و به ویژه فریادهایشان در جهت نفی سلطه روس ، انگلیس و آمریکا، بر کسی پوشیده نیست. تبلیغات دینی این جمعیت، برای ایجاد شور و نشاط و غیرت دینی جوانان و افشای ماهیت پلید و استعمار گرانه انگلیس و تلاش آنان در جهت زنده کردن اسلام ناب محمدی(ص) و فرهنگ عاشورا و شهادت طلبی، انجام می گرفت. همه ی این جوشش ها، در شرایطی شکل می پذیرفت که غرب زدگان و خود باختگان، به همراهی با حکومت برای سلطه بیشتر انگلیس و غرب چشم دوخته یودند. موفقیت آنان، در قطع دست انگلیس از کشورمان، دستاورد ستیز مکتبی آنان بود. پیشقدمی آنان در جهت پایان دادن همزمان استبداد و دیکتاتوری رژیم پهلوی و استعمار و تسلط اجانب انگلیسی بر اقتصاد و نفت و در نتیجه سرنوشت کشورمان، موجب بیداری مردم و حضور آنان در صحنه مبارزات نهضت ملی نفت گردید.
نواب صفوی و یارانش، پیش از این توانسته بودند با اعدام انقلابی احمد کسروی، عامل ایجاد انحراف در تشیع، اعتماد عمومی علما و مردم را کسب کنند. آنان، کسروی را عضو انجمن آسیایی امپراتوری انگلستان و شاگرد خان بهادر هندی، رییس شبکه جاسوسی انگلیس در خاورمیانه و مجری دستورات این کشور، در تاختن به دین و مقدسات و باورهای ملی ایرانیان، می شناختند(1) و با همین شناخت، او را از میان برداشتند.
فداییان اسلام، در جریان نهضت ملی نیز، با همین انگیزه قطع دست عاملان سرسپرده انگلیس، به میدان مبارزات سیاسی آمدند و با قتل هژیر و رزم آرا دو وابسته انگلستان، زمینه ملی شدن صنعت نفت را فراهم کردند. آنان، با قتل هژیر عامل تقلب در انتخابات مجلس شانزدهم، زمینه ی ورود آیت الله کاشانی، دکتر مصدق و اعضای جبهه ملی را به مجلس و سپس با از میان برداشتن رزم آرا مانع ملی شدن صنعت نفت، موجب تصویب قانون ملی شدن نفت در مجلس شدند. بی تردید اگر این فداکاری ها و اقدامات انقلابی و شجاعانه نبود، نفت ملی نمی شد و دست استعمار انگلیس از نفت کوتاه نمی گشت.(2)
با وجود کوتاه شدن دست انگلیس با نهضت ملی نفت مردم ایران، دولت ملی نتوانست از این دستاورد مردم محافظت نماید و با کودتای نظامی آمریکا در کشورمان به دست ایادی سرسپرده اش، بساط نهضت و دولت ملی برچیده شد. حکومت محمد رضا شاه پهلوی، همواره تحت تأثیر عوامل و پارامترهایی متمایل به سوی آمریکا و در اغلب موارد، تابعی از سیاست های منطقه ای و جهانی آن کشور بوده است. از جمله این موارد، نقش اساسی آمریکا در کودتای 28 مرداد 32 با مشارکت و همراهی انگلیس و به قدرت رسیدن مجدد شاه و اعمال دیکتاتوری او بر کشور، می باشد. با تفاهم نیروهای ملی و مذهبی نهضت ملی نفت ازجمله آیت الله کاشانی، نواب صفوی و دکتر مصدق، نفت کشور ملی اعلام شد و زمینه روی کار آمدن دولت ملی دکتر مصدق، با حرکت مسلحانه فداییان اسلام در حذف رزم آرا مهره انگلستان و عامل اصلی جلوگیری از ملی شدن صنعت نفت، فراهم آمد. لیکن با تشکیل دولت ملی، دکتر مصدق نتوانست این پیوند نیروهای ملی و مذهبی را ادامه دهد و بین جریان ها و شخصیت های اصلی نهضت ملی نفت، اختلاف پدید آمد و زمینه کودتای آمریکایی 28 مرداد 32 آماده گشت. این کودتا، یکی از عوامل مؤثر در افزایش وابستگی شاه به آمریکا بود. چرا که با اجرای کودتا، شاه به علت حرکت در جهت مخالف فرهنگ و اعتقادات مردم مسلمان کشور و ترویج و اشاعه فرهنگ غربی و ارزش های ضد اسلامی، از داشتن پایگاه مردمی محروم گردید. با این اقدام، شاه از حمایت های مردم که تکیه گاه اساسی هر حکومتی است، بی بهره شد و ناچار، پیوسته خود را نیازمند حمایت های سیاسی و نظامی خارجی می یافت. از آنجایی که آمریکا نقش اساسی در طرح و اجرای کودتای 28 مرداد 32 و روی کار آوردن شاه داشت، به همین دلیل محمد رضا شاه از آن پس خود را مدیون آمریکا می دانست و از این کشور به عنوان مهمترین دوست و هم پیمان ایران یاد می کرد. در واقع پس از کودتا، موقعیت سه کشور آمریکا، انگلیس و شوروی در ایران تغییر یافت و سرنوشت نفت کشور صورت دیگری پیدا کرد.
دخالت مستقیم آمریکا و سازمان اطلاعاتی و جاسوسی آن کشور، در کودتای 28 مرداد 32 و بازگرداندن شاه به قدرت، موجبات تقویت هر چه بیشتر نفوذ سیاسی و اقتصادی و نظامیش در ایران را فراهم کرد. یک دهه بعد، همزمان با ریاست جمهوری جان اف کندی، طرح های جدید آمریکا برای انجام تحولات مورد نظر آن دولت، در جهت تعمیق نفوذش در ایران، به اجرا در آمد. این طرح ها، در قالب طرح اصلاحات ارضی و اصلاح لایحه ی انجمن های ایالتی و ولایتی توسط دکتر علی امینی و سپس اسدالله علم مطرح گردید که منجر به قیام پانزده خرداد به رهبری حضرت امام خمینی (ره) شد . در ادامه آن، لایحه مصونیت قضایی اتباع آمریکا در ایران یعنی کاپیتولاسیون، توسط حسنعلی منصور در سال 1343، به مجلس رفت که با اعتراض شدید حضرت امام خمینی (ره) مواجه شد و همین موضوع، سبب تبعید آن حضرت به ترکیه و سپس عراق گردید. این مسئله، نقطه عطفی در تاریخ مبارزات ملت مسلمان ایران برعلیه استعمار نوین آمریکایی به شمار می رود. بدین ترتیب، رژیم پهلوی رفته رفته به متحد و هم پیمان مهم آمریکا در منطقه خاورمیانه تبدیل شد. روی کار آمدن ریچارد نیکسون در آمریکا که سابقه دوستی دیرینه ای با شاه داشته، ابعاد نفوذ دیپلماتیک آمریکا در کشورمان را گسترش داد و مراکز نفوذ دیپلماتیک آمریکا در ایران ایجاد و تثبیت گردید. این رابطه تنگاتنگ رژیم پهلوی، همچنان تا پیروزی انقلاب اسلامی مردم کشورمان ادامه داشت و با پیروزی انقلاب، دست آمریکا از ایران کوتاه گردید.