وب سایت رسمی داود امینی
وب سایت رسمی داود امینی

وب سایت رسمی داود امینی

چکیده مقاله و سخنرانی داود امینی در همایش « زنان مبارز مسلمان، در نهضت امام خمینی(ره) در دانشگاه تهران

حضور زنان مبارز مسلمان، در عرصه های سیاسی و اجتماعی، از نگاه فداییان اسلام

چکیده مقاله

    اگر بخواهیم به بازنگری هویت زن ایرانی مسلمان در تاریخ معاصر کشورمان بپردازیم، نخستین جرقه های حضور زنان در عرصه های  عمومی جامعه، در تاریخ معاصر را می توانیم در جنبش تنباکو و نهضت مشروطیت، جستجو کنیم. از این پس بود که زنان مسلمان ایرانی در کشور، شاهد تحولاتی در حیات سیاسی اجتماعی خود بوده اند و حتی بر برخی از این تحولات نیز، تأثیر گذار شده اند. در دوره پهلوی اول، از آنجا که رضا شاه از همان اوایل قدرت گیریش، نظر مثبتی به مظاهر اسلامی و به ویژه حجاب زنان نداشت؛ لذا اقداماتی را برای از میان بردن حجاب و پوشش زنان انجام داد. زنان مسلمان کشور در این زمان با مقاومتشان در برابر کشف حجاب، از جایگاه دینداری و عفت و پاکدامنی خود به خوبی دفاع کردند.

    در دوره محمد رضا شاه نیز، مهمترین اقدام آسیب رسان به رفاه و امنیت اجتماعی زنان، کشف حجاب اجباری آنان بود. او ضمن ادامه راه پدرش، تلاش داشت تا با اعطای حق سیاسی به زنان، از آنان تنها بهره برداری سیاسی کند. در واقع، آن رژیم تنها به زنانی اجازه  حضور در مجلس می داد که با سیاست های حاکم رژیم و اجرای برنامه های فرهنگی غرب و به ویژه آمریکا، انطباق کامل داشتند. یکی از مهمترین دلایل مخالفت حضرت امام خمینی(ره) با برنامه های فرهنگی غربی و آمریکایی آن رژیم، همین مسئله بود.

    با فراگیر شدن مبارزات مردم مسلمان کشورمان بر علیه رژیم پهلوی، زنان مسلمان مبارز هم وارد جریان مبارزه با حکومت شدند. عمده آنان، با پیروی از رهبری امام خمینی(ره)، پس از قیام 15 خرداد 42، وارد مبارزات گردیدند و بسیاری از آن زنان مبارز بعد از دستگیری، در زندان کمیته مشترک ضد خرابکاری که مبارزان مسلمان شکنجه و تخلیه اطلاعات می شدند، زیر شدید ترین شکنجه ها قرار گرفتند و برخی نیز به شهادت رسیدند.

 از طرفی، حرکت انقلابی فداییان اسلام در تاریخ معاصر کشورمان که در حقیقت از هویت اسلامی آنان نشأت می گرفت، در مبارزه با تمام اشکال بی دینی، خلاصه می شد. بنیان گذار جمعیت اصول گرا و مبارز فداییان اسلام، این تشکل را با هدف برپایی یک نظام اجتماعی مبتنی بر اسلام و با طرح و تنظیم برنامه ای روشن، دیدگاه، گفتمان و لحن فرهنگی خاصی  برای جنبش اجتماعی و فرهنگی در ایران، پایه گذری کرد. در اندیشه های دینی این جمعیت، مسئله زنان و حجاب اسلامی آنان، از جایگاه ویژه ای برخوردار بود. سید مجتبی نواب صفوی، در اعلامیه ها و سخنرانی ها و نیز در کتاب جامعه و حکومت اسلامی که در واقع مانیفست آن جمعیت سیاسی به شمار می آید، به تبیین و تشریح دید گاه هایشان در خصوص زنان مسلمان و نقش و جایگاه آنان در جامعه اسلامی و اهمیت حفظ عفت و حجاب و نیز شأنیت زنان مسلمان در جامعه اسلامی، پرداخته است. در این نوشتار، بنا داریم با توجه به اهمیت نقش زنان درجامعه و دیگاه اسلام به این مسئله و نیز، نگاه اسلامی و انقلابی جمعیت فداییان اسلام به آن، به موضوع زنان و چگونگی حضور آنان در صحنه های سیاسی و اجتماعی کشور و نقش آفرینی آنان در مبارزات زنان مسلمان کشورمان، از دیدگاه فداییان اسلام و با تکیه بر آثار و اسناد به جای مانده آنها، بپردازیم.

کلید واژه ها: زنان، مبارزات، انقلاب اسلامی، فداییان اسلام، رضا شاه، محمد رضا شاه، پهلوی، حضرت امام خمینی(ره)

درباره شهید حاج داود کریمی، از فرماندهان دفاع مقدس و از هم محلی های ما، در منطقه 19

حاج داود کریمی از فرماندهان دفاع مقدس از هم محلی های ما بود و برای منطقه 19 چون شمعی نورانی که به همه نور می داد و راهنما بود و خود می سوخت. و آخر هم با عوارض شیمیایی جنگ سوخت و از میان ما رفت. همیشه به یادش هستیم.

حاج داوود به روایت فرزند شهید:


حاج داود ساده زیست و ساده به شهادت رسید
.

مصطفی قهرمانی:

    او خوشحال بود که در راه حق و حقیقت قدم برداشته و در همین راه جانش را تقدیم می کند. جنگ  تمام شد و فرمانده بچه های جنوب تهران به محله اش بازگشت. به میان مردمش رفت با آنها زیست و دوباره کارگاه کوچک تراشکاری اش را برقرار کرد.  او بی ادعا و بی پروا، همچنان بنای حق طلبی داشت.

    از بنیانگذاران سپاه پاسداران، فرمانده سپاه تهران و جنوب غرب کشور، فرمانده کل ستاد مبارزه با مواد مخدر ، مسئول حراست وزارت بازرگانی و  فرمانده عملیات های مختلف در سالهای دفاع مقدس و....

حاج داوود قبل و بعد از انقلاب در مسجد الرسول (ص) نازی آباد‌ به فعالیت های مذهبی می پرداخت و حالا قرآن پژوهان همان محله  دارالقرآنی را مزین شده به نامش می خوانند:

"دارالقرآن شهید حاج داوود کریمی"


اخلاق پدری

هر سال سالگرد حاج داوود کریمی که از راه می رسد خانواده اش با همکاری اعضای هیئت امنای مسجد الرسول (ص)‌ نازی آباد مراسمی را در بهشت زهرا (س) برگز ار می کنند تا یاد و خاطره او را گرامی دارند.
 

 محمد صادق یکی از همان فرزندان وفادار پدر است. او 26 سال سن دارد و  در رشته کامپیوتر تحصیل می کند.  او در کنار درس، در "دارالقرآن حاج داوود کریمی" در رشته تخصصی اش آموزش می دهد و همیشه به کار در آنجا افتخار می کند:

محمد صادق می گوید: "پدرم یک آدم سیاسی بود و همه ما از او تاثیر می گرفتیم. جدا از آن همیشه می گفت: کار کردن عیب نیست و حتی بهترین جزء عبادت است.

اخلاق خاص پدر در اعضای خانواده باعث شده بود که آنها هم همانطور رفتار کنند:"هر وقت به خانه می رفتیم، به احتراممان بلند می شد. همین رفتارش موجب شده بود ما هم همیشه با احترام او بلند شویم. او با رفتار و عملش به ما آموزش اخلاقی می داد. هر چند بعضی وقت ها که مرتکب اشتباهی می شدیم بی آنکه سرزنشمان کند با بیانی گرم و صمیمی ما را راهنمایی می کرد."

پدر همیشه به فرزندانش اهمیت می داد؛ حتی موقع صدا کردن نامشان واژه «آقا» یا «خانم» را به کار می برد.
خوش کلامی و برخورد حاج داوود در دوستان محمد صادق هم اثر گذاشته بود. آن طور که او می گوید: دوستانش جلوی درخانه با او صحبت می کردند که پدرش از راه رسید . آن موقع با دیدن دوستانش با خوش رفتاری تعارف کرد که به خانه بروند. همان جا بود که دوستانش از نوع رفتار پدرش تعریف کردند و داشتن چنین پدری را به او تبریک گفتند.

ورزش و اخلاق

فضای خانه همیشه با حضور پدر شاد بود و او گه گاهی با فرزندانش کشتی می گرفت: "قد ما به خانواده مادری کشیده و به همین خاطر یک سرو گردن از پدرمان بلند تر بودیم . با این حال موقعی که با هم کشتی می گرفتیم به سختی می توانستیم حریفش شویم . بالاخره او سالها در این رشته در باشگاه دلیران نازی آباد ورزش کرده بود و همیشه به کشتی علاقه خاصی نشان می داد"


او بارها به استقبال شهادت رفته بود...

از 15 تیر 1382 بیماری حاج داوود شدت گرفت و این شدت ناشی از عوارضی شیمیایی جنگ بود که از 5 سال قبل خود را بروز داده بود. وقتی بستری شد پزشکان کاری از دستشان بر نمی آمد به همین خاطر او را 52 روز در بیمارستان آلمان بستری کردند.
اما بی فایده بود. به طوری که بدنش پراز غده های شبیه سرطان بود ولی سرطان نبود.
"روزهای آخر زندگی اش در بیمارستان به ما می گفت که دیگر مرد خانه ماییم.
او هرگز از مرگ نمی ترسید و می گفت مرگ با اشکال مختلف به سراغ آدم می آید . حتی می گفت مرگ تا یک قدمی او در جبهه آمده. پدرم در هویزه، فاو و عملیات مرصاد بارها مرگ را حس کرده و خوشحال بود که در راه حق قدم برداشته و در همین راه جانش را تقدیم می کند."
محمد صادق در پایان می گوید: "من هر چند وقت یک بار به سر مزار پدر می آیم تا به امروز هم "هرگز نتوانستم حتی لحظه ای فراموشش کنم. نه تنها من بلکه همه اعضای خانواده ام همین طورند ".

"او همیشه در طول زندگی شوخ بود و همیشه به مشکلات زندگی می خندید و تکیه گاهی بود برای همه ما. حالا با این که رفته اما حرفها و خنده هایش هنوز هم دل گرم کننده دل ماست ."
 

حاج داوود زندگی ساده، اخلاق وارسته و مجاهدت حق جویانه بود.

مصاحبه با برادر جانباز حسین صفری، برادر شهید محمد رضا صفری


پیش از این مصاحبه مفصلی با خانواده شهید محمد رضا صفری انجام داده بودیم و در اینجا مصاحبه ای با برادر جانباز حسین صفری برادر شهید محمد رضا صفری صورت گرفته است. او در بازه جبهه و جنگ می گوید:

    جبهه برای همه ما،یک دانشگاه معنوی بود

 

مصطفی قهرمانی:

     آنقدر شیرین و دوست داشتنی حرف می زند که می توانی حال و هوای بچه های جنگ را به خوبی حس کنی، مخصوصا آنجا که می گوید: وقتی در منطقه بودی، دیگر دوست نداشتی مرخصی بگیری و برگردی...

ادامه                                                                                                                                              مطلبنام:

ادامه مطلب ...