وب سایت رسمی داود امینی
وب سایت رسمی داود امینی

وب سایت رسمی داود امینی

سفر معنوی راهیان نور - دهلاویه - بهار 92 - داود امینی



 روایتی از: منطقه دهلاویه - داود امینی

از هشتم تا یازدهم فروردین 92 تعداد ده نفر از اعضای کانون هنرمندان ناحیه ابوذر از طریق سازمان بسیج هنرمندان تهران بزرگ، به همراه کاروان راهیان نور وزارت ارشاد اسلامی، برای انجام سفر معنوی راهیان نور و دیدار از مناطق عملیاتی جنوب کشور، راهی این مناطق شدیم. صبح روز هشتم فروردین با سخنان کوتاه آقای حاجی، رئیس بسیج وزارت ارشاد اسلامی، از زیر قرآن گذشتیم و به سوی سرزمین نور و میعاد گاه عاشقان، رهسپار شدیم. پس از گذشتن از شهرهای بین راه، نخستین توقفگاهمان در جنوب کشور، حسینیه شهدای گمنام شهر اهواز بود. در آن محل نمایشگاهی از تجهیزات نظامی و ادوات رزهی برپا بود. پس از زیارت مزار شهدای گمنام حرکت کردیم و یک ساعت از نیمه شب گذشته، به اردوگاه حمیدیه رسیدیم. اردوگاهی که متعلق به وزارت آموزش و پرورش بود و در زمان جنگ هم مورد استفاده رزمندگان اسلام قرار می گرفته است.  

صبح روز نهم فروردین ماه، به سوی منطقه دهلاویه حرکت کردیم. دهلاویه، محل شهادت دکتر مصطفی چمران است. در محل شهادتش بنای یادبودی برپا شده و نمایشگاهی ایجاد گردیده است. در این نمایشگاه، اسنادی از شهید چمران از دوره های قبل از انقلاب مربوط به تحصیلاتش در ایران و آمریکا و نیز مدارک تحصیلیش وسپس حضور در لبنان و تأسیس جنبش امل لبنان و ایجاد مدرسه خیریه ایتام لبنان و دوره های جنگ چریکی در این کشور نصب شده بود. اسناد زیادی هم از جنگ های نامنظم شهید چمران در جبهه های حق علیه باطل و به همراه فرماندهان و رزمندگان اسلام وجود داشت و همچنین نصاویر شهادت آن فرمانده دلیر و تشییع جنازه و خاک سپاریش در بهشت زهرای تهران در معرض دید زائران قرار داده شده بود.

ما که به همراه هنرمندان عازم بودیم، تصاویر نقاشی روی بوم شهید چمران چشمانمان را خیره ساخت. تعدادی از نقاشی های روی بوم از کارهای هنری شهید دکتر مصطفی چمران چیده شده بود که این تصاویر هنری، او را هنرمندی بین المللی ساخته بود. این نقاشی ها که با موضوعات دینی، حماسی و انقلابی کشیده شده بودند، در معرض دید زائرین قرار داشت. 

 

 بقیه در ادامه مطلب 

 نقاشی های شهید چمران با موضوعات انفجار نور و سقوط بت ها، خروش شهید، شمایل حضرت علی (ع)، می خواهم شمع باشم و بسوزم، عروج شهید و انفجار قلب و یخرجونهم من الظلمات الی النور، بود. به جز تصویر شمایل تخیلی حضرت علی(ع) که در دوران دبیرستان و در سال 1330 کشیده شده بود، مابقی بعد از انقلاب به صورت هنرمندانه به تصویر در آمده بود و از ارزش هنری بالایی بهره مند بودند. یک اختراع نظامی هم که شامل یک خودروی قایق شکل از جنس فایبر گلاس که کار دستی خودش بود و در خشکی و آب حرکت می کرد، و از اختراعات علمی و نظامی و دست ساز او در زمان جنگ بود، به نمایش گذاشته شده بود.

در شگفتی می ماندی که چطور در آن چند سال پس از انقلاب که در حیات بود، و در سمت نمایندگی مجلس شورای اسلامی و سپس فرماندهی جنگ های نامنظم شهیدی چمران در جبهه های حق علیه باطل بود، چطور می توانست به این کارهای هنری و اختراعات علمی پردازد. دل نوشته های به جای مانده از او و کتاب های نوشته شده اش، اوج هنرمندی معرفت شناسانه او را نشان می دهد.

پس از بازدید از نمایشگاه، فیلمی از نحوه حضور چمران در جبهه دهلاویه و صحنه شهادتش به نمایش گذاشته شد. تماشای این فیلم دل هر انسان وارسته ای را می لرزاند و اشکش را جاری می سازد. بزرگی چمران به حدی است که کوه ها بر استواریش غبطه می خورند. عابدان بر مقامش افسوس می خورند و رهروان حقیقت، حق را در گام های او جستجو می کنند.

راوی نقل می کرد که شهید رستمی، یکی از فرماندهان جنگ های نامنظم شهید چمران که به تازگی فرماندهی منطقه جنگی دهلاویه را بر عهده گرفته بود، در پی جنگی سخت و بی امان با دشمن بعثی به شهادت می رسد. شهید چمران فرمانده جدیدی برای محور دهلاویه معرفی می کند و خودش برای معرفی او به نیروها، به منطقه عملیاتب دهلاویه می آید. پس از معرفی این فرمانده جدید به نیروها، در شرایطی که جنگ سختی در منطقه برپا بوده است، برای بررسی اوضاع و وضعیت نیروها و شناخت موقعیت منطقه عملیاتی درگیر با نیروهای بعثی عراق، به خط مقدم رفتند. در نقطه ای از محور، دکتر چمران به بقیه همراهان می گوید برگردند و خودش برای توجیه فرمانده جدید و بررسی نحوه عملیات به همراه یار نزدیکش شهید حدادیان، به خط مقدم می رود. لحظاتی بعد خمپاره ای در بین آنها منفجر گردید و ترکش هایش در همان لحظه فرمانده جدید و حدادیان و راننده شان را به شهادت رساند. یکی از همراهان که در فیلم نمایش داده می شود یک پایش را از دست می دهد و جانباز می گردد. ترکش هایی هم پشت سر و سینه شهید چمران را به خون آغشته می سازد. چنان که تصاویر نشان می دهد او مجروح و از هوش می رود؛ ولی همچنان نفس می کشد. در همین حال به درمانگاه هویزه منتقل می کنند و چون می باید سریع عمل جراحی بر روی او صورت می گرفته و امکانات لازم موجود نبوده است، سریعا او را به سمت اهواز حرکت می دهند. اما در بین راه دهلاویه به اهواز، روح پاکش از قالب بدن خاکیش خارج و به جنان الهی به پرواز در می آید.

با نمایش این فیلم، چشمان همه زائرین را اشک گرفته بود و هق هق گریه به همراه تأثر و اندوه فراوان زائران، از کوتاه شدن دستمان از حضور این مرد خدایی، حکایت داشت. نگاهی دیگر به نمایشگاه عکس ها و آثار آن شهید انداختیم. تصاویر مدارک دوره تحصیل در آمریکا و اخذ رتبه نخست فیزیک اتمی، حضور در لبنان و کمک به ایتام و شرکت در مبارزات ضد اسرائیلی به همراهی جنبش امل و سرانجام حضور در فرماندهی جنگ های نامنظم جنگ تحمیلی و دفاع از میهن و انقلاب اسلامی و سرانجام شهادت در راه خدا و رسیدن به معبود حق، با لباس سرخ شهادت. و به یاد روزی افتادم که در بهشت زهرای تهران، در مراسم تشییع جنازه و خاکشپاری این مرد بزرگ و دوست و همرزمش حدادیان حضور داشتم و شاهد وداع امام و امت با آن مرد خدایی بودم. یاد و نامش گرامی باد.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.